رادوینرادوین، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

پسر متفکر ما

قرار دوستانه

1392/3/26 0:11
نویسنده : لیلا
578 بازدید
اشتراک گذاری

هفته گذشته با شیما جون و گیلدا جون و آنیل جون(از عسلویه اومده بودن) قرار گذاشتیم خانه کودک تو جزیره بازی. از آشنایی با آنیل جون خیلی خوشحال شدم. و البته شیما جون و گیلدا جون رو هم از قبل می شناختم چون پارسال با هم رفتیم بیرون و خیلی دوستای گلی هستند.

پسرم اینجا در کنار مرسانا جیگر هست و کنارش آوینا نازنین و جلویی دخمل خوش زبونمون آوا گلی.

*************

********

************

*********

آوا : رادوین ،آبمیوه ات رو زود بخور دیگه...ببین منم زود خوردم!!!

********

********

چقدر زمان زود می گذره...همین دیروز بود نتیجه آز مثبت بارداری رو گرفتم و امروز شما و دوستات کاملا مستقل آبمیوه می خورید...نوش جونتون

**********

روز خیلییییی خوبی بود ولی حیف آنیل جون زود رفتند.ان شا الله بتونیم باز همدیگه رو ببینیم.

 

*********

این هم چند تا از عکس های قرار پارسال

*******

********

اینجا اولین بار توی زندگیت هست که روی چمن می نشینی و برگ ها رو لمس می کنی

الهی فدای اون کشفیاتت بشم که همه چیز رو با دقت نگاه می کنی پسر متفکر من.


 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله مصی
26 خرداد 92 18:16
الهی قربونت بشم رادوینی جونم
الهی همیشه با دوستت شاد باشی مرد کوچولو
مامانش از طرف من یه ماچ آبدار ازون لپای شازده بکن

========================
خدا نکنه مصی جونم.مرسی برای لطفت.اینم یه بوس از طرف رادوین.موووچ
سیمین
28 خرداد 92 15:12
ای جونمممممممم این خوشگلا رو قربون
آنیل
29 خرداد 92 13:13
لیلا جون خیلییییییییی خوشحال شدم که دیدمتون--مرسی که به خاطر من همگی اومدید ---بابت زود رفتنم هم شرمندم به خدا --از 6 تا 7و نیم محمد بیرون توی ماشین نشسته بود --دلم براش سوخت --مگر نه خودم دوست داشتم بیشتر کنار شما دوستای گلم باشم ---ایشالا همیشه موفق باشید --رادوین گلم رو ببوس


دوست خوبم همین که اومدی و دیدیمت خیلی خوشحالمون کردی.ان شا الله بازم تشریف بیارید بتونیم همدیگه رو ببینیم